وانشات من‌و‌تو تا ابد | me and you forever #13

part 13

[وانگ بلند شد و اومد نزدیکم منم با سر زدم تو سرش و وانگ هم با مشت زد تو دهنم و بچه ها مارو از هم جدا کردن، چون من برخلاف بقیه مافیا ها یکم مهربون تر بودم همه منو بیشتر دوست داشتن و بیشتر بهم خدمت میکردن]
روز بعد ...

Jk:
[داشتم با ا.ت حرف میزدم که وانگ اومد داخل اتاق و گوشیو ازم گرفت]
وانگ : ببین ا.ت تورو آخر مال خودم میکنم
جیکی : نه مثل اینکه تو نمیخوایی بفهمی پس بهت میفهمونم
ا.ت: بچه ها صب کنین، لطفا همو اذیت نکنین
جیکی : عشقم فعلا قطع میکنم بعداً بهت زنگ میزنم
وانگ : به دختری که مال منه نگو عشقم
[گوشیو قطع کردم و دوباره یه فصل همدیگرو زدیم]

#من‌وتوتاابد
#فایتینگ
#رمان_جونگکوک
دیدگاه ها (۶)

وانشات من‌و‌تو تا ابد | me and you forever #14

وانشات من‌و‌تو تا ابد | me and you forever #15

وانشات من‌و‌تو تا ابد | me and you forever #12

وانشات من‌و‌تو تا ابد | me and you forever #11

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

love Between the Tides²⁷بهش ضربه میزدم ولی ولم نمیکرد ادامه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط